English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (780 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
experimental free handicap U دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
free handicap U مسابقه با امتیاز تعادلی برای اسبها
handicaps U مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
handicap U مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
free-for-all U مسابقه بین این اسبها
free-for-alls U مسابقه بین این اسبها
weight for age race U مسابقه اسبها با وزنهای طبق جدول سنی
wild cord U تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
Test matches U مسابقه ازمایشی
Test match U مسابقه ازمایشی
prep U مسابقه ازمایشی
wind sprint U مسابقه ازمایشی دو سرعت
senior U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
trialling U مسابقه ازمایشی موتورسیکلت رانی
digits U عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
checks U رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
check U رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
checked U رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
digit U عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
shootoff U مسابقه اضافی
cold test U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold thrust U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
shootoff U مسابقه اضافی تیراندازی
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
expanded memory system U کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
hooligan U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war U مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
observers U گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
observer U گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
narrative U یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
narratives U یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
future promissory U زمان اینده التزامی که برای اول شخص will و برای شخص دوم shall بکار می برند
hold over U برای اینده نگاه داشتن
damp land pit curing U نگهداری رطوبت بتن برای نمونههای ازمایشی درازمایشگاه
nominating U تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
tenors U بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد
nominates U تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
tenor U بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد
nominate U تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
check sum U جمع ارقام یا بیت ها که برای اهداف ازمایشی بکار می رود
future perfect U شامل زمان اینده نقلی که در انگلیس بصورت have willو have shall ساخته میشودونشانه خاتمه عمل درزمان اینده میباشد
extra cover U پوشش اضافی برای بل گرفتن
wand shoot U مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
metabit U بیت شناسایی اضافی برای هر کلمه داده
stickers U اهن اضافی نعل برای ممانعت از لغزیدن
sticker U اهن اضافی نعل برای ممانعت از لغزیدن
stringers U قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
stringer U قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
overhead U کد اضافی که برای سازماندهی برنامه باید ذخیره شود
redundant U قطعه اضافی که برای کاری در صورت خطا استفاده میشود
parity U بیت اضافی افزوده به کلمه داده برای بررسی پیوستی
running U مناسب برای مسابقه دو
bend allowance U فاصله خطی اضافی روی ورقه ها برای ایجاد خم هایی با شعاع معین
reserve buoyancy U جرم اضافی برای غوطه ورساختن کامل شناورها یابدنه هواپیمای دریایی
droppers U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
dropper U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
surcharge U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharges U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
laughter U مسابقه اسان برای بردن
genoa U بادبان عریض برای مسابقه
tourney U مسابقه دادن
to scamper U مسابقه دادن
competes U مسابقه دادن
competed U مسابقه دادن
compete U مسابقه دادن
match point U اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
race glass U دوربین ویژه برای تماشای مسابقه
little brown jug U مسابقه یک مایلی برای اسبهای 3 سالهUrsa
match points U اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
graphics U کارت اضافی برای PC یا Macintosh که متن ها ایجاد شده یا تصاویر را با یک منبع ویدیویی خارجی ترکیب میکند
expanded memory system U ابزاری که حافظه اضافی در IBM PC قرار دارد را مدیریت میکند و برای برنامه ها آماده استفاده می سازد
to bar somebody from a competition U شرکت در مسابقه ای را برای کسی ممنوع کردن
inspector U داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
inspectors U داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
preparing U تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
prepares U تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
prepare U تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
clutch start U روشن و اماده بودن موتورسیکلت برای مسابقه
scratch sheet U برگه نامنویسی اسبها
row a race U مسابقه کرجی رانی دادن
race U مسابقه دادن بسرعت رفتن
raced U مسابقه دادن بسرعت رفتن
races U مسابقه دادن بسرعت رفتن
bump start U اغاز مسابقه با هل دادن موتورسیکلت
over break U خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
surcharges U نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharge U نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
time fire U مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر
set up U اماده کردن اتومبیل برای مسابقه درمسیر معین
block U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
gun U اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
photo finish U استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده
blocks U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
blocked U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
guns U اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
check point U نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
solocross U مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
send-offs U حرکت اسبها از دروازه شروع
post parade U رژه اسبها تا محل شروع
send-off U حرکت اسبها از دروازه شروع
send off U حرکت اسبها از دروازه شروع
to show somebody up [in a competition] U کسی را شکست دادن [در مسابقه ورزشی]
campaing U شرکت دادن اسب در یک دوره مسابقه
inherent addressing U دستوری که حاوی تمام داده مورد نیاز برای آدرس ی که باید دستیابی شود است بدون عمل اضافی
power 0 U تلاش برای سرعت بیشتر ضمن مسابقه با 02 پاروزن پی درپی
stocker U اتومبیل مسافرتی بدون تغییریا تغییرات جزئی برای مسابقه
standard bred U اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
saving U قرارداد بین سوارکاران مسابقه برای تقسیم جایزه برنده
winter book U تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
ages U رده بندی سنی اسبها بالارونده
age U رده بندی سنی اسبها بالارونده
prodify U تغییر دادن در تولیداتومبیلهای مسابقه طبق مقررات
extensions U اطلاع اضافی پس از نام فایل برای بیان نوع فایل
extension U اطلاع اضافی پس از نام فایل برای بیان نوع فایل
lap money U جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
sedans U اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
fly casting U مسابقه پرتاب طعمه مصنوعی بدون قلاب برای سنجش دقت
yaght club U باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
sedan U اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
underdistance U روش تمرینی دونده درمسافتی کمتر از معمول مسابقه برای ازدیاد سرعت
starting fee U مبلغی که صاحب اسب برای کسب اجازه شرکت در مسابقه شرطبندی می پردازد
bracket U رویارویی در مسابقه حذفی حرکت برای ساختن شکلی بصورت پرانتز روی یخ
extra duty U وفیفه اضافی ماموریت اضافی
feedback U اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
walking ring U پیست بیضی شکل برای راه بردن و گرم کردن اسب پیش از مسابقه
invitation U عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
invitations U عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
splits U زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
conferencing U اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
to sue for damages U عرضحال خسارت دادن دادخواست برای جبران زیان دادن
skimming U محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
pit U منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pits U منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
skull practice U کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
sack race U مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
match foursome U مسابقه بین دو تیم دونفره بایک گوی برای هر تیم
ponying U همراهی کردن اسب غیرمسابقهای با اسب مسابقه برای تمرین
walkovers U برد به سبب نداشتن حریف مسابقهای که فقط یک اسب بعلت حذف دیگر اسبها باقی مانده
walkover U برد به سبب نداشتن حریف مسابقهای که فقط یک اسب بعلت حذف دیگر اسبها باقی مانده
c U استفاده از سیستم کامپیوتری برای اجازه دادن به کاربران برای ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران
scratch one's back <idiom> U کاری را برای کسی انجام دادن به امید اینکه اوهم برای تو انجام دهد
uberstreichen U لگام را برای چند گام رهاکردن برای نشان دادن گام مرتب اسب
selling plater U اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener U مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
To stay the course . U تا آخر ماندن ( به مسابقه و مبارزه وغیره تا آخر ادامه دادن )
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
realizing the palette U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realize U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realising U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realises U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizing U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realised U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realized U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizes U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
match play U مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
thrusting U تک ازمایشی
tentative U ازمایشی
thrusts U تک ازمایشی
thrust U تک ازمایشی
experimental U ازمایشی
test piece U نمونه ازمایشی
test run U اجرای ازمایشی
pilot model U مدل ازمایشی
experimental psychology U روانشناسی ازمایشی
experimental probability U احتمال ازمایشی
test run U رانش ازمایشی
experimental method U روش ازمایشی
dry run U اجرای ازمایشی
test specimen U نمونه ازمایشی
experimental group U گروه ازمایشی
test pit U گودال ازمایشی
pilot model U نمونه ازمایشی
experimental extinction U خاموشی ازمایشی
trial run U استفاده ازمایشی
trial runs U استفاده ازمایشی
check problem U مسئله ازمایشی
experimental control U کنترل ازمایشی
test pattern U طرح ازمایشی
experimental data U دادههای ازمایشی
tentative plan U طرح ازمایشی
test data U دادههای ازمایشی
experimental variable U متغیر ازمایشی
bore hole U چاه ازمایشی
experimental error U خطای ازمایشی
empiric U ازمایشی تجربی
test point U سوزن ازمایشی
trial shot U گلوله ازمایشی
tentative U به طور ازمایشی
verification fire U تیراندازی ازمایشی
tentative U ازمایشی موقت
trial order U سفارش ازمایشی
on probation U در دوره ازمایشی
piloted U راندن ازمایشی
pilots U راندن ازمایشی
tentatively U بطور ازمایشی
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com